خشونت علیه زنان در ایران ساختاری است، ازدواج موقت خشونت علیه زنان است

 

جمعه ۵ آذر برابر با ۲۶نوامبر 

www.kanoon-zendanian.org

 

شهلا اعزازی: خشونت ساختاري عليه زنان روز به روز افزايش می یابد. ازدواج موقت و ازدواج مجدد مردان نوعی خشونت علیه زنان محسوب می‌شود


ایلنا: یک جامعه شناس می‌گوید: 15سال است که در ایران در رابطه با خشونت علیه زنان تحیقیق می‌شود، اما متاسفانه هیچ اقدامی در هیچ زمینه‌ای برای کاهش خشونت علیه زنان نشده است، نه قوانین تغییر کرده‌اند، نه سازمان‌های حمایتی به وجود آمده و نه اقدامی در جهت آگاه سازی و حساس کردن مردم نسبت به پدیده خشونت علیه زنان انجام شده است. اومی‌گوید: به هیچ عنوان نمی‌توان گفت که آمار خشونت علیه زنان در ایران چقدر است چون اصلا، آمار درستی در این رابطه وجود ندارد اما حتی اگر فرض بگیریم که 10درصد خانواده‌های ایرانی هم با این مساله درگیر باشند، باید نگران وضعیت زنان در خانواده‌های ایرانی باشیم.


شهلا اعزازی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت: خشونت علیه زنان مفهوم گسترده‌ای دارد اما بهترین تعریف از خشونت علیه زنان، متعلق به سازمان ملل است که آن را "هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی(بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود"تعریف کرده است.
او با بیان این‌که بنابراین هر نوع صدمه‌ای که از جانب دیگران به دلیل زن بودن و ویژگی‌های زنانگی به کسی وارد شود، خشونت علیه زنان محسوب می‌شود، گفت: خشونت علیه زنان انواع گوناگونی دارد که ممکن است از طرف جامعه، خانواده یا محیط کار اعمال شود.


این فعال حوزه زنان تصریح کرد: عمده‌ترین نوع خشونت علیه زنان، فیزیکی است و صورت طیف گسترده‌ای دارد و از یکی سیلی تا قتل را ممکن است شامل شود.


اعزازی گفت: معمولا مردان خانواده که شامل شوهر، پدر، برادر و پسران خانواده می‌شوند ممکن است برای پیشبرد مقاصد خود، فرد مونث خانواده را کتک بزنند. یعنی اگر نتوانند همسر، دختر، خواهر یا مادر خود را مجاب کنند که کاری را دلخواه آنها است انجام دهند، با خشونت و کتک زدن سعی می‌کنند، او را مهار کرده تا مطابق میل آنها رفتار کند.


آمار درستی در رابطه با خشونت علیه زنان در ایران وجود ندارد


این جامعه شناس با تاکید بر این که در بسیاری از خانواده‌های ایرانی خشونت علیه زنان اتفاق می‌افتد، گفت: به هیچ عنوان نمی‌توان گفت که آمار خشونت علیه زنان در ایران چقدر است چون اصلا، آمار درستی در این رابطه وجود ندارد اما حتی اگر فرض بگیریم که 10درصد خانواده های ایرانی با این مساله درگیر باشند، نیز باید نگران وضعیت زنان در خانواده‌های ایرانی باشیم.


این فعال حوزه زنان ادامه داد: نوع دیگری از خشونت علیه زنان هم وجود دارد که از آن بیشتر به عنوان خشونت ساختاری یاد می‌کنند و آن زمانی است که ساختار یک جامعه به گونه‌ای شکل گرفته باشد که زنان از دسترسی به امتیازات و امکانات اجتماعی دور نگه داشته شوند.


او توضیح داد: این دور نگه داشتن زنان از امکانات معمولا با مجوز قانون، آداب و رسوم، فرهنگ و قوانین نانوشته یا آیین نامه‌ها انجام می‌شود.

اعزازی ادامه داد: خشونت ساختاری بر خلاف خشونت فیزیکی و خانگی به صورت ملموس قابل مشاهده نیست. مثلا در خشونت خانگی مشخص است که چه کسی چه کسی را کتک می‌زند و آثار خشونت را بر بدن فرد می‌توان مشاهده کرد اما در خشونت ساختاری معلوم نیست که چه کسی نسبت به چه کسی اعمال خشونت می‌کند.


این جامعه‌شناس با ارائه مثالی به توضیح خشونت ساختاری پرداخت و گفت: مثلا وقتی وزارت کار در استخدام زنان و مردان تبعیض قائل می‌شود و درصد بیشتری از سهیمه مشاغل را به مردان اختصاص می‌دهد، خشونت ساختاری اتفاق افتاده است و البته هیچ گونه آثار فیزیکی هم بر روی بدن زنان بر اثر این خشونت ایجاد نمی‌شود.


خشونت ساختاری علیه زنان روز به روز در ایران در حال افزایش است


او با بیان این‌که متاسفانه خشونت ساختاری را ما می‌توانیم هم در قوانین و هم در آداب و رسوم و فرهنگ کشور خود مشاهده کنیم، گفت: نه تنها قوانین ایران به سمت مثبت تغییر نکرده‌اند و کمکی به منع خشونت علیه زنان نمی‌کنند بلکه در حال حاضر آداب و رسوم و هنجارهای فرهنگی که عملا منسوخ شده بودند و به نوعی خشونت علیه زنان محسوب می‌شدند نیز در حال احیا هستند و روز به روز شاهد افزایش خشونت ساختاری علیه زنان در کشور هستیم.


اعزازی بیان کرد: نوع دیگری از خشونت هم وجود دارد که بیشتر در محیط کار اتفاق می‌افتد و در واقع نوعی آزار جنسی محسوب می‌شود. در این نوع از خشونت، به طور مستقیم یا به صورت غیر مستقیم و پنهانی زنان با درخواست‌هایی مواجه می‌شوند که نوعی آزار جنسی به حساب می‌آید. مثلا ممکن است مردان با نگاه‌های ناپاک، نزدیک شدن‌های بیش از حد یا ادبیات نامناسب، زنان را مورد آزار قرار دهند.


این فعال حوزه زنان ادامه داد: در مورد آزار جنسی در محل کار، کارهای تحقیقاتی چندانی انجام نشده است، اما آن تعداد کارهایی هم که انجام شده، نشان می‌دهد که این نوع آزارها در محل کار کم نیست.


او گفت: خشونت جنسی علیه زنان به جز محل کار در کوچه و خیابان‌های شهر نیز وجود دارد. اذیت کردن دختران به گونه‌های مختلف مانند، متلک گفتن، دنبال دختران راه افتادن، ترمزکردن اتومبیل‌ها در برابردختران، تماس فیزیکی در مکان‌های شلوغ و حتی ربودن و قتل به وقوع می‌پیوندد.


ازدواج موقت و ازدواج مجدد مردان نوعی خشونت علیه زنان محسوب می‌شود


اعزازی در پاسخ به این سوال که به نظر شما قوانینی مانند ماده 22 و 23 لایحه حمایت از خانواده که به مساله ازدواج موقت و مجدد پرداخته است می‌تواند به نوعی خشونت علیه زنان را تشدید کند یا خیر، گفت: هر نوع عملی که باعث رنج و درد روحی شود، خشونت علیه زنان محسوب می‌شود، بنابراین با این تعریف، ازدواج مجدد و ازدواج موقت هر دو نوعی خشونت علیه زنان محسوب می‌شوند، چون حتی اگر فرض بگیریم که مرد برای اقدام به ازدواج مجدد و ازدواج موقت، خشونت فیزیکی علیه زن خود اعمال نکند به طور یقین موجب ناراحتی همسر خود مي‌شود که این نوعی خشونت علیه زنان محسوب می‌شود.


او توضیح داد: چند همسری و ازدواج موقت، نه فقط در جهت از بین بردن خشونت اقدام نمی‌کنند، بلکه فرد عامل خشونت را تشویق هم می‌کنند. چون حداقل اتفاقی که برای همسر اول مردی که ازدواج مجدد کرده و یا همسر فردی که ازدواج موقت می‌کند، پیش می‌آید این است که از نظر روانی تحقیر می‌شود و در وضعیت نامطوب روحی و روانی قرار می‌گیرد.


15
سال است در رابطه با خشونت علیه زنان در ایران تحقیق می‌شود اما هیچ اقدامی برای کاهش آن صورت نمی‌گیرد

 
این جامعه شناس گفت: بیشتر از 15 سال است که در رابطه با مساله خشونت علیه زنان در ایران تحقیقات انجام می‌شود به طوری که تعداد این تحقیقات آن قدر زیاد شده که دیگر اجازه نمی‌دهند کسی پایان نامه‌اش را در رابطه با خشونت علیه زنان بنویسند، یعنی در تهران، شهرستان‌ها و حتی نقاط دور افتاده متغیرهای مختلفی که موجبات خشونت علیه زنان را فراهم می‌کند، همه بررسی و سنجیده شده است. به غیر از دانشجویان، اساتید دانشگاه و فعالان حوزه زنان هم در زمینه خشونت علیه زنان تحقیقات متعددی انجام داده‌اند و همه هم به این نتیجه رسیده‌اند که خشونت علیه زنان در ایران وجود دارد و میزان آن هم کم نیست اما با وجود این همه تحقیقات متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی در جهت کاهش خشونت علیه زنان صورت نگرفته است.

اعزازی توضیح داد: بعد از 15 سال تحقیق، ما هیچ اقدامی در هیچ زمینه‌ای برای کاهش خشونت علیه زنان نمی‌بینیم، نه قوانین تغییر کرده‌اند، نه سازمان‌های حمایتی به وجود آمده و نه اقدامی در جهت آگاه‌سازی و حساس کردن مردم نسبت به پدیده خشونت علیه زنان انجام شده است.


تلویزیون باید منع خشونت علیه زنان را فرهنگ سازی کند


این فعال حوزه زنان گفت: تلویزیون باید در رابطه با منع خشونت علیه زنان آگاه سازی انجام می‌داد تا مردم نسبت به این مساله حساس شوند، به بچه‌ها باید در مدارس آموزش داده می‌شد که اگر مورد خشونت قرار گرفتند چه بکنند یا اگر مادر آنها در خانه کتک می‌خورد چه اقدامی باید انجام دهند که متاسفانه هیچ یک از این اقدامات انجام نشده است. متاسفانه هیچ یک از این اقدامات واقعا ساده انجام نشده است و در عوض هر روز شاهد تصویب قوانینی هستیم که خشونت علیه زنان را تشدید می‌کند.


قوانین ایران، خشونت علیه زنان را کاهش نمی‌دهد


او ادامه داد: بسیاری از مشکلاتی که اکنون در خانواده‌ها وجود دارد به یقین با نوع قوانین ایران در رابطه با زنان در ارتباط است. در قوانین ایران نسبت به مساله خشونت علیه زنان بی‌توجهی شده است به طوری که انگار نه انگار اصلا چنین پدیده‌ای در جامعه ما وجود دارد و اگر هم وجود دارد مساله‌ای کاملا طبیعی است و نمی‌شود کاری کرد در حالی که اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، ایران تا پنج سال آینده مشکلات بسیار بیشتری را در رابطه با فروپاشی خانواده‌ها ، طلاق و بزهکاری در خانواده‌ها تجربه خواهد کرد.


اعزازی با بیان اینکه خشونت علیه زنان در همه جای جهان وجود داشته و یک پدیده تاریخی محسوب می‌شود، گفت: از زمانی که مردان اقتدار بیشتری در خانواده و جامعه داشتند، خشونت علیه زنان جزیی از زندگی اجتماعی بوده است.


او ادامه داد: البته همیشه در برابر خشونت علیه زنان مقاومت‌های زیادی صورت گرفته است. مثلا در کشورهای غربی از دهه1970 به بعد در اثر تلاش و کوشش بسیار زیاد حامیان حقوق بشر و حامیان حقوق زنان و کودکان مخالفت‌های شدیدی علیه خشونت نسبت به زنان صورت گرفت و البته راهکارهایی هم برای حل این معضل ارائه شد.


این فعال حوزه زنان گفت: راهکارهای عمومی در رابطه با منع خشونت علیه زنان وجود دارد که هر کشوری با توجه به به فرهنگی که دارد می‌تواند با ایجاد تغییراتی از آن بهره ببرد.


اعزازی تصریح کرد: من نمی‌خواهم بگویم که در ایران هم باید دقیقا همان راهکارهایی که در کشورهای غربی در رابطه با منع خشونت علیه زنان وجود دارد به کار گرفته شود اما به طور قطع می‌توانیم از آن راهکارها با توجه به فرهنگ خود استفاده کنیم.


دولت‌ها باید در عرصه خصوصی افراد وارد شده و جهت حمایت از افراد ضعیف خانواده دخالت کنند

این جامعه شناس سپس با طرح این سوال که آیا دولت‌ها این حق را دارند که در عرصه خصوصی افراد یعنی خانواده دخالت کنند و اگر خشونتی در خانواده اتفاق می‌افتد با آن برخورد کنند یا خیر، گفت: پاسخ این سوال مثبت است. دولت‌ها باید در عرصه خصوصی افراد وارد شده و جهت حمایت از افراد ضعیف خانواده دخالت کنند.

او ادامه داد: وقتی خشونتی در خانواده اتفاق می‌افتد معمولا زنان و کودکان قربانی این خشونت هستند و دولت وظیفه دارد در برابر مرد خانواده بایستد و از افراد مورد خشونت واقع شده حمایت کند.

خشونت خانگی به جامعه سرایت می‌کند و باعث گردش خشونت در جامعه می‌شود


اعزازی توضیح داد: آنچه در درون خانواده رخ می‌دهد مساله خصوصی افراد نیست زیرا خشونت درون خانواده بازتاب اجتماعی دارد. یعنی آن کسی که در خانه کتک می‌خورد در آینده رفتارهای ناهنجاری در جامعه خواهد داشت و این مساله باعث گردش خشونت در جامعه می‌شود.
او ادامه داد: خشونت‌های خانگی حتی باعث می‌شود که خشونت از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا کند و این خطرناک است بنابراین دولت باید از اعضای ضعیف خانواده حمایت کند.


باید برای عاملین به خشونت مجازات های سنگین در نظر گرفته شود


این فعال حوزه زنان در رابطه با اینکه چه راهکارهایی می‌تواند باعث کاهش خشونت علیه زنان شود، گفت: باید برای عامل خشونت مجازات‌های سنگین در نظر گرفته شود و بعد از مجازات عامل خشونت باید فرد مورد روانکاوی قرار گیرد و با ارائه مشاوره‌های لازم از اقدام خشونت آمیز مجدد او جلوگیری به عمل آورد زیرا اگر مردی که زن خود را کتک می‌زند یک ماه زندانی کنند و بعد دوباره او را به خانه‌اش بفرستند، واقعیت این است که دوباره همسرش را کتک خواهد زد و چه بسا با شدت بیشتر، بنابراین برای حل این معضل باید مددکاری یا احتمالا رسیدگی‌های روانی لازم صورت گیرد.


اعزاری گفت: همچنین دولت باید با راه‌اندازی خانه‌های امن و معالجه رایگان افراد مورد خشونت واقع شده در خانواده از آنها حمایت کند و همچنین با ارائه مشاوره‌های مددکارانه تلاش کند تا آسیب روحی و روانی که بر این افراد حادث شده را کمرنگ کند.


این جامعه شناس گفت: دولت همچنین باید با تمام توان خود تلاش کند که جامعه را از اثرات مخرب خشونت علیه زنان آگاه کند و این امر را قبیح و زشت در جامعه معرفی کند.


هیچ کس در درون خانواده نباید مجاز باشد عملی که در عرصه عمومی جرم است را مرتکب شود


اوبا بیان اینکه باید تغییراتی در قوانین کشور ایجاد شود تا زنان، در خانه مورد آسیب قرار نگیرند، گفت: هیچ کس در درون خانواده نباید مجاز باشد عملی که در عرصه عمومی جرم است را مرتکب شود بدون اینکه مجازات شود. اگر کسی در خیابان با یک نفر کتک کاری کند و سیلی در گوش‌اش بزند، فرد مورد خشونت واقع شده می‌تواند از او شکایت کند، پس چرا وقتی این عمل در خانواده صورت می‌گیرد، مجازاتی برای آن وجود ندارد؟


اعزازی گفته‌های خود را این گونه جمع بندی کرد که برای کاهش خشونت علیه زنان در کشور باید تلاش کنیم قوانین را به نفع زنان و خانواده تغییر دهیم، جامعه را نسبت به اثرات مخرب خشونت علیه زنان آگاه کنیم و سازمان‌های حمایتی برای قربانیان خشونت راه اندازی کنیم.