کودکاني که حق کودکي ندارند؛ دو ميليون و پانصدهزار کودک کار در ايران

 

روزنامه حکومتی ابتکار: برخي از فعالان حقوق کودک مي‌گويند که سازمان‌ها و وزارتخانه‌هايي که به‌ظاهر بايد متولي رسيدگي به امور کودکان کار و خيابان باشند، سکوتي معنادار را در پيش گرفته‌اند. اين در حالي است که گزارش‌ها حکايت از افزايش کودکان کار در ايران دارد. به‌گزارش سایت حکومتی فرارو، گدايي، ولگردي، آدامس‌فروشي، گل‌فروشي،دست‌فروشي و تن‌فروشي ليستي سرگشاده از فعاليت اين کودکان کم‌سن و سال است.


هزاران كودكي که شهروندان بااحساس يا بي‌احساس هر روز از کنار آنان مي‌گذرند؛ کودکاني مبتلا به بيماري‌هاي مختلف روحي و هويتي يا جسمي که آمارهايي نگران‌كننده، خبر از ناقل ايدز يا هپاتيت‌بودن آنان نيز ميدهد.


کودکان کار بيش از ساعت، در خيابان‌هاي پُرخطر شهر مي‌گذرانند. با انواع مختلف آدم‌ها و بزه‌ها برخورد مي‌کنند. بدين‌ترتيب، آنان هر روز با افرادي اغلب بي‌سواد،‌ فقير،‌ معتاد، خشن روبه‌رو مي‌شوند. به عقيده کارشناسان چنين وضعيتي مسلماً بستري مساعد براي گرايش به آسيب‌هاي مختلف اجتماعي است.


گزارش مرکز آمار ايران نشان مي‌دهد بيش از 2ميليون‌و500هزار کودک کار در ايران وجود دارد که در معرض جدي کودک‌آزاري جسمي و جنسي و اعتياد قرار دارند. اين در حالي است که به نظر خسرو صالحي، فعال حقوق کودک، در ايران نزديک به ميليون از اين بچه‌ها در کنار ما در حال کار هستند که متأسفانه آمار پنهان مانده‌اي است و ديده نمي‌شود. بيشتر کودکان خياباني در گروه سني تاسال قرار دارند و با توجه به موقعيت کاري و زندگي‌شان در معرض انواع آسيب‌ها قرار مي‌گيرند.


بااينکه در کشور ما و به اعتقاد صالحي در بسياري از کشورهاي جهان، آمار درست و علمي از کودکان کار و اعتياد وجود ندارد، تحقيقى در جنوب تهران نشان مى‌دهد که 66درصد کودکان خياباني به بيمارى عفونت‌هاى انگلى روده، 10درصد به عفونت‌هاى ادراري، 96درصد به پوسيدگى دندان‌ها و بيمارى‌هاى لثه و 24درصد به عفونت‌هاى پوستى مبتلا هستند. کودکان خياباني که در اين تحقيق بررسي شدند، ميانگين سني‌شان سال بوده است: /درصد کودکان دچار افسردگي بوده و /درصد هم قبلاً افسردگي داشته‌اند. درمجموع، در/درصد از کودکان، افسردگي گزارش شده است. ضمن آنکه افکار خودکشي در /درصد کودکان به اثبات رسيده است.


درمجموع درصد از درصد کودکاني که بررسي شدند، مبتلا به افسردگي بودند و در معرض سوءاستفاده جنسي قرار گرفته‌اند. همچنين از 87کودک خيابانى بررسي‌شده، /درصد کودکان بررسي‌شده، مصرف سيگار و /درصد کودکان مصرف موادمخدر داشته‌اند. اين آمار و آمار سال‌هاي اخير در ايران، بنابر نظر کارشناسان جز فاجعه‌اي که به واسطه کودک‌بودن رخ داده است، چيز ديگري نيست.


مشکلات و آسيب‌هاي مربوط به اين کودکان آنقدر زياد و تأمل‌پذير است که گروه بسيار زيادي از فعالان غيردولتي و دولتي را درگير خود کرده است. بيش از سازمان‌ مردم‌نهاد حقوق کودک در استان تهران و کل کشور بر روي پديده کار کودک فعاليت مي‌کنند که بازهم به نظر مي‌رسد با کمبودهايي مواجه باشند. اقطار، سرپرست دفتر مداخله و بازتواني سازمان بهزيستي كشور، اظهار كرد براساس اين آيين‌نامه ساماندهي كودكان خياباني علاوه بر بهزيستي، 11سازمان نيروي انتظامي، ‌دادگستري، شهرداري، وزارت كار، وزارت بهداشت، كميته امداد، سازمان بيمه، تأمين‌اجتماعي، صداوسيما، هلال‌احمر، آموزش‌وپرورش در قبال كودكان خياباني مسئوليت مستقيم دارند. اين در حالي است که تعداد اين کودکان در خيابان‌ها و لابه‌لاي زباله‌هاي تهران و کلان‌شهرها بسيار زياد شده است و اين کودکان ميان اين نهادها پاسکاري مي‌شوند.

اعتياد در کودکان کار و خياباني


پناهي، عضو کانون فرهنگي حمايتي کودکان کار، مي‌گويد کودکان کار يا کودکان زباله‌گرد در روزهاي اول، سختي‌هاي زيادي را تحمل مي‌کنند؛ اما درنهايت از سوي افراد سودجو يا باندهاي کمين‌کرده در معرض سوءاستفاده قرار مي‌گيرند، به‌طوري‌که کودک ترجيح مي‌دهد به جاي حمل کيسه‌اي سنگين کم‌سود و چندش‌آور زباله، دو مثقال هروئين را جابه‌جا کرده و از شر کيسه بدبوي زباله خلاص شود.


پناهي همچنين احتمال گرايش کودکان کار به اعتياد را بالاي 100درصد برآورد مي‌کند. طبق آمارهاي جهاني درصدتادرصد از کودکان کار و خيابان به نوعي از مواد روانگردان و اعتيادآور استفاده کرده‌اند.


خسرو صالحي، فعال حقوق کودک، معتقد است موادي که اين کودکان مصرف مي‌کنند، اصولاً موادي است که بايد سهل‌الوصول باشد و به دليل ترس و محيط کار حتي تزريق نيز به نوعي براي اين کودکان مشکل است. پس اين مواد هم، بايد به‌راحتي به‌دست آورند و هم، به‌سهولت به مصرف برسانند. اين بچه‌ها عموماً از ترياک و مشتقات شروع مي‌کنند و به مواد ديگر کشيده مي‌شوند. ولي به‌هرحال مشکل اعتياد بيشتر شده و بعضي از کودکان به مصرف شيشه و هروئين نيز روي مي‌آورند. وي مي‌فزايد هرچند بحث اعتياد در کودکان کار محرض است، بحث مهم‌تري که سازمان جهاني نيز روي آن تأکيد دارد، اعتيادي است که منجر به ايدز مي‌شود.

موسوي چلک در زمينه اعتياد و گسترش ايدز در کودکان خيابان چالش‌هايي را بر مي‌شمارد. دسترسي‌نداشتن به همه کودکان، همکاري و توجه‌نکردن خود کودک، پايين‌بودن سطح تحصيل که آموزش‌ها را بسيار دشوار کرده است، ناآشنايي کارشناسان با موضوع، زمان کوتاه ارتباط در مراکز پذيرنده کودک و نپذيرفتن وضعيت موجود از سوي خانواده، مدرسه و حتي خود کودک از جمله اين چالش‌هاست.


جاويد سبحاني مسئول كميته تحقيق و توسعه خانه كودك شوش به نكته‌اي مهم اشاره مي‌كند: بحث كودك خياباني را نمي‌توان تنها در حوزه روابط خانوادگي تحليل كرد. بحث ما اين است كه اقشاري از جامعه در تحولات جمعيتي، در تله‌اي گير كردند به نام تله جمعيتي فقر. اكثر اين بچه‌ها عضو خانواده‌هاي پرجمعيت هستند. در دوره بعد، اين خانواده‌ها هيچ‌گونه دريافت ايمني و حمايتي از سوي دولت نداشتند و به حال خود، در مكانيسم بازار و تورم رها شدند. اين خانواده‌ها جزو كساني هستند كه پدر يا والدينشان بيكارند يا مشاغل كاذب دارند. هيچ تور امنيتي يا چتر حمايتي براي اين خانواده‌ها وجود ندارد.


به‌هرحال به نظر مي‌رسد آموزش‌هاي مستمر و فراگير در سطح کودکان، خانواده، محيط اجتماعي و مسئولان مربوطه مي‌تواند در وضعيت کنوني در خور توجه قرار گيرد. نبود قانون مناسب و نارسايي‌هاي قانوني و درنهايت اجرانشدن همان قوانين ناقص نيز خود جزو عواملي است که به گسترش اعتياد و ايدز در کودکان کار و خيابان شتاب بيشتري مي‌بخشد.